سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امام هادی علیه‌السلام

شاعر : سیدپوریا هاشمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن
قالب شعر : ترجیع بند

راهـم بـده راهی عـرش اعـظمت باشم            در من بِدَم، خوب است مدیون دمت باشم

از کل قرآن فیض "کلب باسط" کافیست            تـا راه را پـیــدا کـنـم تـا آدمـت بــاشـم


بد را بخر با خـوب‌ها! بد نیز دل دارد            شاید که من هم بین جنس درهمت باشم

هـرچـنـد خـیـلـی‌هـا نـمـی‌آیـنـد سـامـرا            کاری بکن من جـزو زوّار کـمت باشم

از شیرهای برکه این را خوب فهـمیدم            بایـد هـمیـشه خـاکـسار مـقـدمت بـاشـم

آمـوزگـار جـامـعـه دسـتـم به دامـانت!            اذنـی بـده تـا سـوگـوار مـاتـمـت بـاشـم

ای مـنـتـهـای حـلـم ای رکـن بــلاد مـا

یا حـضرت هـادی سلام الله عـلیک آقا

در پـادگـانـی غـصـه تـبـعـیـد را داری            انـدازه یـک عــمــر درد بـی‌دوا داری

سربازها خـیلی به تو بی‌حرمتی کردند            قدی خم و چشمی تر از آن طعنه‌ها داری

وقتی به تو ظرف شرابی را تعارف کرد            معـلـوم شد که دشـمنـانی بی‌حـیا داری

خـیلی به یاد عـمه زینب سوخـتی آنجا            خیلی به دل زخم عمیق از کربلا داری

شکرخدا چـشمی به نامـوست نیوفـتاده            شکر خـدا اهل و عـیالی در خـفا داری

شکر خدا غارت نمی‌شد پیکرت هرگز            عـمامه داری پیـرهن داری عـبا داری

نه هیچ کس نیزه به پهـلویت فرو کرده            نه بـا تن زخـمـی تـه گـودال جـا داری

نه بی کفن ماندی نه عریان بین صحرایی            نه کـار با کهـنه حـصیر روسـتا داری

ای مـنـتـهـای حـلـم ای رکـن بــلاد مـا

یا حـضرت هـادی سلام الله عـلیک آقا

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر حذف شد، بازگو کردن این مطلب می تواند بیانگر ترس امام از مرگ باشد که این صحیح نیست و جسارت به حضرت محسوب می شود، بر اساس روایات معتبر شیخ صدوق و دیگران در این واقعه حضرت هادی گریه نمی کردند بلکه به سقر بن ابی دلف دلداری داده و اطمینان دادند که در این مرحله دشمنان نمی توانند به او ضربه ای بزنند، « الخصال ص ۳۹۴، بحار الأنوار ج ۵۰ ص ۱۹۴»



قـبـر خـودت را دیـدی و آرام بـاریدی            آقـای خـوبـم غــربـتـی بـی‌انـتهـا داری